خوانندگی آوین جونی
دیشب با آوین جونم رفته بودیم شهرکتاب براش دفتر نقاشی بخرم. موقع برگشتن ،راننده یه آهنگ شاد گذاشته بود . وقتی رسیدیم خونه، دخملی رفت بالای مبل و شروع کرد به خوندن. بعدشم یه نقاشی از بابا کشید .نقاشی رو که تموم کرد گفت الان دلم می خواد مامانم از اون ژله هایی درست کنه که توش ماهی داره و از اون کیک هایی که توش دوشت مغ(منظور گوشت مرغ)داره .
اینم یه نقاشی از بابا جونی:
اینم ژله درخواستی آوین:
کیک مرغ هم بمونه برای یه روز دیگه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی